loading...
آخرین اخبار | مجله خبری| سبک زندگی
مجتبی عابدینی بازدید : 5 پنجشنبه 08 خرداد 1399 نظرات (1)

 

 

حجت‌الاسلام سرلک با بیان تعریف و حدود «غیرت» از منظر دین می‌گوید: رومینا در ظاهر قاتلی به نام پدر دارد، اما شرکای قتل او، کسانی هستند که سردمدار روابط آزاد میان دختران و پسران هستند و این روابط را عادی جلوه داده و می‌دهند.

به گزارش گروه آخرین اخبار روزنامچه به نقل از  خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگی ـ امیرحسین کسائی: ماجرای قتل دختر نوجوان در استان گیلان به دست پدر بر اثر یک اتفاق ناموسی در فضای مجازی، اظهار نظرهای فراوانی را در پی داشت.

با این‌که رفتار افراطی و بی‌مبنای پدر رومینا در به قتل رساندن دخترش، موجی از انزجار را در افکار عمومی در پی داشته و رؤسای قوای قضاییه و مجریه، دستور رسیدگی فوری به این حادثه وحشتناک داده‌اند، عده‌ای با دستمایه قرار دادن این اتفاق به هجمه علیه موضوع «غیرت» پرداخته و این رویه فطری و طبیعی انسان را قبیح جلوه داده‌اند.

فارس، موضوع «غیرت، تعریف و حدود آن»‌ را در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین علی سرلک، استاد حوزه و دانشگاه به بحث گذاشته است.

غیرت یکی از شئون قوه غضب است

غیرت دارای چه تعریف و تفسیری است؟

انسان‌ها دارای قوا و نیرو‌های بازدارنده و حفاظتی از وجود خود هستند که یکی از آن‌ها، قوه غضب است که از به هدر رفتن وجود انسان ‌جلوگیری می‌کند. این قوه موجب می‌شود انسان تحریک شود تا آسیب نبیند و در برابر آسیب‌هایی که بناست به او وارد شود، واکنش مناسبی داشته باشد.

عرصه‌های آسیب انسان متفاوت است؛ یک زمان آسیب مالی به انسان وارد می‌شود و فرضا پول انسان بناست دزدیده شود که انسان در برابر آن، بر اساس قوه غضب واکنش نشان می‌دهد. زمانی هم جنبه‌های جسمی مطرح است که فردی بنا دارد به جسم ما آسیب وارد کند و ما براساس این قوه در برابر او خشمگین می‌شویم.

در نهایت یک زمان نیز عرصه آسیب در حوزه آبرو و حیثیت است. اگر بنا باشد فردی نسبت به آبرو و حیثیت ما تعرضی داشته باشد، به صورت طبیعی در برابر او واکنش نشان خواهیم داد و این واکنش، برخاسته از قوه غضب است، اما باید تحت کنترل عقل قرار گیرد تا واکنشی متناسب با فضای هجوم وارده صورت گیرد.

یکی از شئون غضب، غیرت است که در مباحث آبرویی و اصطلاحاً ناموسی، مثلا تعرض‌هایی که در روابط همسرانه و خانوادگی رقم می‌خورد، انسان به صورت طبیعی، واکنش نشان می‌دهد، اما قوه غضب باید همواره تحت مدیریت و سرپرستی قوه عقل باشد تا نوع دفاع ما صحیح و درست باشد و به نوعی برای درست کردن ابرو، چشم را کور نکنیم.

مبنا و معنای رفتار غیرتمندانه

تحت کنترل بودن قوه غضب و به نوعی غیرت به چه معنایی است؟

 اساساً قوه غضب مانند قوه شهوت، اگر عقلانی باشد، انسان را به کمال می‌رساند اما اگر عقلانی نباشد، کمالات انسان را هم از بین می‌برد. بنابراین رفتار غیرتمندانه عبارت است از واکنشی که انسان براساس فکر و اندیشه در برابر صدماتی که به جنبه‌های حیثیتی و ناموسی او وارد می‌شود، نشان می‌دهد. خود این واکنش و رفتار بسیار دقیق است و دارای حدود و شرایطی است که اگر رعایت شود، حد و کمال را محقق می‌کند و در غیر این صورت با بنزین به سراغ خاموش کردن آتش رفته‌ایم.

رعایت نکردن این حدود و شرایط، مانند آن است که فردی در مقام غیرت‌ورزی نسبت به همسر و دختر خود کارهای خشونت‌آمیز انجام دهد که در این‌صورت غیرت‌ورزی به عکس خود تبدیل خواهد شد.

اسلام موافق غیرت عقلانی است

دین اسلام در برابر این غیرت به عنوان یک قوه فطری و طبیعی چه واکنشی داشته است و اساساً آن را چگونه پذیرفته است؟

غیرت اگر براساس اعتدال و حکم عقل باشد، بخشی از کمال و رشد انسان است و به نوعی جزو فضایل وجودی او محسوب می‌شود و مورد پذیرش اسلام است، اما اگر عقلانی نباشد، جزو رذایل به حساب خواهد آمد.

به طور مثال اگر فردی در مقام دفاع در برابر یک مهاجم، او را بیش از حد مجازات کند، نوعی خروج از اعتدال است و افراط و تفریط محسوب می‌شود که در قرآن کریم نهی شده است. در قرآن کریم داریم: «وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ؛ دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید که از آنچه انجام می‌دهید باخبر است!» یعنی انسان حتی با دشمنانش هم باید با عدالت رفتار کند تا مبادا دچار افراط و تفریط شود که موجب آسیب به خود و جامعه است و آرامش را از جامعه سلب می‌کند.

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، خبرگزاری تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار، همشهری آنلاین

با این تعریف، حد و مرز رفتار غیرتمندانه کجاست؟

برخورداری از غیرت برای آنکه خالی از افراط و تفریط باشد تا موجب برهم خوردن آرامش جامعه نشود، چه ویژگی‌هایی دارد؟

غیرت یکی از شئون و شعبه‌های قوه غضب است که قوه حمایتگر برای انسان محسوب می‌شود و حس بقا و حب به ذات را در وجود انسان ایجاد می‌کند، اما اگر غیرت از اعتدال خود خارج شود از سویی بی‌غیرتی، بی‌تفاوتی، بی‌قاعدگی و در اصطلاح عرفی بی‌ناموسی را ایجاد می‌کند که فرد در برابر هیچ رفتار زشت و زننده‌‌ای که آسیب‌های روانی، بهداشتی، اعتقادی و اخلاقی را ممکن است در جامعه ایجاد کند، حساسیتی ندارد. چنین فردی حتی تقبیح می‌کند که انسان واکنشی در قبال تهدیدها از خود نشان دهد.

دین اسلام نسبت به خوک که در مسائل غریزی و جفت‌گیری هیچ ابایی ندارد، بسیار تقبیح کرده است و داریم که نباید انسان مانند خوک باشد؛ یعنی اصطلاحاً بی‌غیرت شود؛ زیرا حریم‌ها برداشته می‌شود.

 در دنیای امروز براساس مدل زیستن و سبک زندگی افراد که انسان در آن تماما محور شده است، یکی از گام‌هایی که باید برداشته شود عبور از سنت‌ها و اصالت‌هایی است که انسانیت با آن تعریف می‌شود.

بنابراین امروز در ماجرای رخ داده برای رومینا این دختر نوجوان برخی از افرادی که در فضای مجازی عمل پدر را تقبیح می‌کنند، البته ما نیز این رفتار را تقبیح می‌کنیم، اما خاستگاه اظهارنظرها متفاوت است. آن‌ها‌ به دنبال حمله کردن به حریم‌ها و حرمت‌ها هستند. در این شکی نیست که پدر رومینا، جنایتی بزرگ مرتکب شده است و قتل این دختر با هیچ دلیلی قابل توجیه نیست. او یک گناه کبیره انجام داده است و حتماً باید مجازات شود.

اما برخی این اتفاق را دستمایه‌ای برای حمله به اصل غیرت‌ورزی قرار داده‌اند و به دنبال تجویز نوعی اباحه‌گری و بی‌دروپیکری در روابط دخترها و پسر‌ها هستند که براساس مثال مقام معظم رهبری دست چدنی است که دستکش مخملی پوشیده است؛ یعنی ظاهر حرف‌ها دلسوزانه است و نوعی خیرخواهی دارند، اما متاسفانه مسئله آن‌ها رومینا و مظلومیت اتفاق افتاده نیست؛ بلکه به دنبال آن هستند که تفریط در غیرت و حذف قید و بندها در روابط را به دست آورند.

البته از سوی دیگر نیز برخی مشابه همان افرادی که گفته می‌شود به پدر رومینا اعلام کردند که باید برخورد کند و اگر او را نکشد بی‌غیرتی کرده است، امروز هم از آن طرف پشت بام در حال افتادن هستند و به افراط در غیرت می‌پردازند؛ در حالی که هر دو، دو روی یک سکه هستند و افرادی که افراط می‌کنند و یا در غیرت تفریط دارند، دو لبه قیچی هستند که حقیقت و غیرت واقعی را ذبح می‌کنند.

امیرالمومنین، علی علیه‌السلام می‌فرماید: جاهل یا افراط می‌کند و یا تفریط؛ یعنی یا کم می‌گذارد و یا زیاده‌روی دارد.

منبع :فارس

 

مجتبی عابدینی بازدید : 5 پنجشنبه 08 خرداد 1399 نظرات (0)

 

 

پیتر گوردون، بازیگر ۸۷ ساله ۲۵ سال هر روز برای همسرش شعر می‌گفت. او این کار را بعد از مرگ همسر هم ادامه داد و اکنون خانواده او برایش سایتی راه‌اندازی کرده‌اند تا این شعرها را منتشر کنند.

به گزارش گروه آخرین اخبار روزنامچه به نقل از همشهری آنلاین به نقل از گاردین، ۳۰ سال پیش، فقط برای خنده، پیتر گوردون بازیگر، برای همسرش آلیسون شعری نوشت و آن را زیر بالشش گذاشت. آلیسون از شعر خوشش آمد، بنابراین پیتر ۲۵ سال به این کار ادامه داد. آلیسون ۴ سال پیش از دنیا رفت و پیتر هر روز شعر دیگری بر هزاران شعری که برای او گفته بود، افزود.

پیتر می‌گوید: شعرها سرگرمش می‌کردند، تحت‌تاثیرشان قرار می‌گرفت، همان‌طور که امیدوار بودم باشد. بنابراین شروع کردم به قافیه‌دار کردن شعرها و انجام دادن هر روزه این کار. گوردون که اکنون در خانه یکی از دو دخترش در سانبری استرالیاقرنطینه به سر می‌برد، می‌گوید: گاهی که کارم (نمایش) تمام شده بود، یا در رختکن بودم، این حس به سراغم می‌آمد که عمیقا می‌خواهم چیزی بیان کنم

گوردون، آلیسون را در سال ۱۹۷۱ ملاقات کرد، وقتی در یک نمایش هم‌بازی بودند. آن‌ها در سال ۱۹۷۳ دوباره با هم هم‌بازی شدند، یک سال بعد ازدواج کردند و در اواخر دهه ۱۹۷۰ دخترانشان کسی و آنا را هم داشتند. گوردون در دهه ۱۹۸۰ بود که در سرودن شعر طبع‌آزمایی کرد، اما در دهه ۱۹۹۰ بود که شروع کرد به هر روز شعر سردون؛ اغلب شرح احساساتش بود در دوری از خانواده، وقتی برای برگزاری تورهای نمایش در سفر بود

آلیسون  در دهه ۹۰ به سراغ کارگردانی و تدریس بازیگری رفت و در سال ۲۰۱۴ به سرطان ریه مبتلا شد. در سال ۲۰۱۵، در حین دوره‌های شیمی درمانی، در نمایشی به نام نامه‌های عاشقانه، با کارگردانی دخترشان آنا جردن که کارگردان و نویسنده است، با همسرش هم‌بازی شد. او در سال ۲۰۱۶ از دنیا رفت.

بعد از درگذشت آلیسون، پیتر گوردون شروع کرد به مرتب کردن هزاران شعری که برای او سروده بود: هزاران صفحه در جعبه‌ای چوبی در آلونکی در ته باغ نگه داشته بودم و باید مرتبشان می‌کردم و می‌دیدم اصلا خوب هستند یا نه. اگر قرار بود کاری برای ابراز علاقه به همسرم بکنم، که بسیار بابت مرگش حسرت می‌خورم، می‌خواستم خوب باشد. پس با دقت بررسیشان کردم و دریافتم تعدادی از آن‌ها واقعا خوب هستند. این باعث شد که این کار را ادامه دهم.

اکنون ۳۰۰ شعر، وبسایت A Love in Verse را شکل داده‌اند که دختران پیتر و آلیسون، کسی دیویس و آنا جردن به همراه لیا برگ دوست خانوادگیشان راه‌اندازی کرده‌اند. برخی از این شعرها توسط دوستان و بازیگرانی چون پرل مکی و جولی هزمندهول خوانش شده‌اند

آنا جردن می‌گوید: چیزی که مادرم در شعرها دوست داشت، امیدی بود که در دل خودشان داشتند...حتی آن‌هایی که بعد از مرگ مادرم نوشته شده‌اند هم این امید را در خود دارند؛ هرچند که برخی از آن‌ها ویران‌کننده‌اند. با این وجود همه آن‌ها دربردارنده این پیامند: عشق رهایی‌بخش است، حتی پس از مرگ. ما باید برای آن‌ها کاری می‌کردیم، آن‌ها را با مردم به اشتراک می‌گذاشتیم، و این بخشی از پروسه سوگواری است. من فکر می‌کنم مادرم به پدرم خیلی افتخار می‌کند

گوردون به خاطر استقبالی که از سایت شده، هیجان‌زده است: «در سن من این اتفاق به طور ناگهانی، اندکی محرک است و این بسیار خوب است. همیشه دوست داشتم نویسنده شوم. این آرزوی من بود. هیچ وقت واقعا پی‌اش را نگرفتم، اما وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم بگی‌نگی شعرها را خوب نوشته‌ام. این تقریبا غیرعمدی بود. این طور بود که ناگهان از درونم می‌جوشید

او نوشتن برای آلیسون را ادامه داد، اما نه دیگر هر روز: چرا که صریح بگویم این کار واقعا دشوار است، بسیار دردناک است، از دست دادن او هنوز هم بسیار غمگینم می‌کند. اگرچه درد زیادی هست، با این وجود شعرهای عاشقانه شادی‌بخشند. اینکه من همه آن روزها، آن ساعت‌ها و در تمام آن سال‌ها سعی کردم که عشقم را به همسرم ابراز کنم. و فکر می‌کنم کاملا درست این کار را کردم.

منبع :همشهری آنلاین

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، خبرگزاری تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار، همشهری آنلاین

 

مجتبی عابدینی بازدید : 5 پنجشنبه 08 خرداد 1399 نظرات (0)

 

 

شباهت ماجرای قتل رومینا اشرفی با داستان فیلم «خانه پدری» بار دیگر نام این فیلم را بر سر زبان‌ها انداخت.

 به گزارش گروه آخرین اخبار روزنامچه - عصر دوشنبه بود که یک خبر کوتاه و جان‌گداز در فضای مجازی منتشر شد و کمتر از چند ساعت بعد تمام شبکه‌های اجتماعی فارسی‌ را درنوردید. خبر تلخ قتل یک دختر نوجوان توسط پدرش در روستایی در حاشیه یکی از شهرستان‌های شمالی کشور دل هر انسانی را به درد آورد و هر کسی به نوعی به آن واکنش نشان داد. در این میان، خیلی زود شباهت داستان رومینای ۱۵ساله با ملوک فیلم کیانوش عیاری نام این فیلم را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت.

قصه «خانه پدری» روایت دختری است که توسط پدر و برادرش به قتل می‌رسد و نتیجه خونی که به ناحق ریخته می‌شود سرنوشت این خانواده را تا چندین نسل تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. فیلم عیاری اما نه با این نتیجه‌گیری که با بعضی المان‌های دینی که در پس‌زمینه خانه کبل‌حسن پدر دختر قرار داشت سنجیده شد و از طرف یک گروه فکری به محاق توقیف رفت. گروهی که بارها و بارها در توجیه حقانیتشان از این گفتند که اتفاقی که عیاری به تصویر کشیده برای صد سال قبل است و مشکل جامعه امروز ایرانی نیست و آمار و ارقام فعالان مسائل اجتماعی که از رقم ۴۰۰قتل ناموسی در هر سال خبر می‌دادند را هم قبول نداشتند.

«خانه پدری» پس از حدود یک دهه رفع توقیف شد اما بار دیگر و پس از شروع اکرانش در مدت کوتاهی چندین بار توقیف و رفع توقیف شد و در نهایت پس از سه هفته اکران آن در تعداد محدودی سینما با حدود ۱۰۱هزار و۴۰۰ مخاطب به پایان رسید. اما قتل رومینا یک بار دیگر نام این فیلم را به صورت گسترده مطرح کرد و کاربران شبکه‌های اجتماعی بارها و بارها از آن یاد کردند. 

آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح‌طلب از اولین کسانی بود که با یاد کردن از این فیلم خبر قتل رومینا اشرفی را منتشر کرد. منصوری در حساب شخصی تویئترش نوشت: «بای ذنب قتلت؟  در خبرها آمده؛ رومینا دختری ۱۴ساله به دلیل فرار با دوست پسرش توسط پدرش در خواب و به شکلی فجیع تر از روایت «خانه پدری» به قتل رسید. فرق واقعیت تلخ مرگ رومینا با روایت «خانه پدری» چیست؟ نام پدر را درصدر اعلامیه ترحیم ببینید. چه چیزی عوض شده است؟ ریشه این خشونت کجاست؟»

این توئیت با واکنش ابراهیم داروغه‌زاده روبه‌رو شد. دبیر سه دوره پیشین جشنواره فیلم فجر و معاون نظارت و ارزشیابی سابق سازمان سینمایی نوشت: «آن متدینین عزیزی که چند سال اجازه اکران فیلم «خانه پدری» را نمی‌دادند و این فیلم‌ها را باعث تخریب دین و سنت و هویت ایرانی می‌دانستند، وجدان خود را قاضی کنند که آیا سینما نمی‌تواند با برجسته کردن آثار تخریبی خرافات و تعصب‌های کور و سنت‌های غلط از تکرار این فجایع در جامعه جلوگیری کند؟»

محمود صادقی نماینده سابق مجلس فرد دیگری است که به این موضوع واکنش نشان داده و از زمان تلاش برای رفع توقیف «خانه پدری» یاد کرده. او نوشته است: «وقتی برای رفع توقیف از «خانه پدری» پیگیری می‌کردیم می‌گفتند صحنه قتل دختر را خیلی فجیع به تصویر کشیده است. بااینکه ماجرای فیلم مربوط به قدیم است، اما خانواده مذهبی در جامعه امروز را سیاه‌نمایی کرده است.»

لینک مطالب مرتبط : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، مهمترین اخبار

واکنش کیانوش عیاری و درخواست رسول صدرعاملی

در این میان اما شاید همه دوست داشتند بدانند کیانوش عیاری در واکنش به این اتفاق و شباهتش به داستان «خانه پدری» چه می‌گوید. کارگردان مطرح سینمای ایران اما ترجیح داد سکوت کند و تنها یک جمله بگوید. او که با سوال خبرنگاری درباره این موضوع روبه‌رو شده بود گفت: «من باور نمی‌کنم در ایران چنین اتفاقی رخ بدهد. اینها شایعات است.» واکنشی که کنایه‌ای بود به تمام مخالفان نمایش فیلم «خانه پدری» که می‌گفتند چنین اتفاقاتی در ایران امروز رخ نمی‌دهد و کیانوش عیاری سیاه‌نمایی کرده است.

این جمله کارگردان «خانه پدری» با واکنش رسول صدرعاملی روبه‌رو شد. کارگردانی که «من ترانه ۱۵سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «دختری با کفش‌های کتانی» و «سال دوم دانشکده من» را با موضوعات مربوط به دختران نوجوان ساخته است. رسول صدرعاملی در صفحه توئیترش نوشت: «طعنه نزن کیانوش و روشن و واضح بگو که در همه دوران‌های پشت سر گذاشته چگونه سانسورها و ممیزی‌های متحجرانه ریشه فهم و شعور خانواده و جامعه‌مان را خشکانده است و حالا حالاها باید تاوان بدهیم! و بگو که با بر لبه بازی کردن‌هایمان چقدر مقصریم، یا جیغ زدیم و فحش دادیم و یا سکوت کردیم، و ندانستیم که فاصله بین جیغ و سکوت، فضایی مقدس و مسئولیت‌آور است که می‌تواند سرشار از حرف‌ها و نظرات درست و تاثیرپذیر باشد.»

صدرعاملی در توئیت دیگری نوشته بود: «اگر «خانه پدری» به درستی اکران شده بود و با خودش نقد و بحث و بررسی و گفت‌وگو آورده بود، شاید امروز رومینا زندگیش را می‌کرد و بسیاری از رومیناهای دیگر نیز در امنیت بیشتری بودند.»

عیاری که این روزها مشغول فیلمبرداری سریال «۸۷متر» برای پخش از تلویزیون است اما همچنان ترجیحش بر این است که سکوت کند و اظهارنظری در این زمینه نداشته باشد.

فاطمه پاقلعه‌نژاد

منبع :خبرآنلاین

مجتبی عابدینی بازدید : 1 سه شنبه 30 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

ماهیت فناوری وای‌فای به‌گونه‌ای است که تحت تأثیر عوامل مختلف، عملکردش تغییر می‌کند. در واقع WiFi می‌تواند بسیار بی‌ثبات عمل کند. بسیار پیش می‌آید که کاربران در حال لذت بردن از سیگنال قوی وای‌فای خود هستند، اما پس از تغییر مکان به یک محل دیگر ناگهان کیفیت عملکرد این سرویس کاهش پیدا می‌کند.

اخبار اقتصادی- در واقع WiFi به‌نوعی ساخته شده است که در شرایط متفاوت عملکرد خاصی را از خود نشان می‌دهد. در مجموع پنج عامل تأثیر زیادی در بازدهی وای‌فای‌ها دارند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود. گفتنی است، پس از پرداختن به عوامل تأثیرگذار بر روی عملکرد وای‌فای، راه‌های افزایش کیفیت عملکرد WiFi نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

۱- فاصله فرد با مودم وای‌فای : به دلایل واضح فنی و امنیتی، وای‌فای‌ها از قدرت کمتری نسبت به دکل‌های اینترنتی برخوردارند. روتر‌ها و مودم‌های ارزان‌تر نیز گاهی حتی نمی‌توانند پاسخگوی نیاز افراد در یک آپارتمان کوچک باشند. در نتیجه باید در نظر داشت افزایش فاصله با مودم‌ها می‌تواند از بازدهی آن‌ها کم کند. شایان ذکر است که افراد می‌توانند وسعت دسترسی وای‌فای خود را با استفاده از برنامه NetSpot بررسی کنند.

۲- موانع حاضر در محل: فرکانس‌ها و سیگنال‌های وای‌فای می‌توانند توسط اجسام و وسایل، جذب و یا حتی کاملاً مسدود شوند. موانعی مانند دیوارها، اجسام، وسایل و مبلمان می‌توانند تأثیر منفی بر روی قدرت پردازش سرویس WiFi بگذارند. برای مثال وای‌فای‌هایی که قدرتی مطابق با ۵ گیگاهرتز دارند می‌توانند در محلی پرمانع دچار مشکل شوند چراکه فرکانس‌های بالا نمی‌توانند از اجسام سخت بگذرند.

۳- دخالت سیگنال و فرکانس دستگاه‌های متفاوت: وای‌فای‌ها از فرکانس رادیویی مشابهی با دیگر وسایل الکترومغناطیسی همانند رادیوها، تلفن‌های همراه و بی‌سیم‌های بازی برخوردارند، در نتیجه تمامی این سیگنال‌ها می‌توانند بر روی یکدیگر تأثیر بگذارند. همچنین دو شبکه WiFi می‌توانند بر روی یکدیگر نیز تأثیر داشته باشند.

۴- ظرفیت هر روتر: همان‌طور که خیلی از رایانه‌ها تنها قدرت پردازش حجم کمی از دستورات را دارند، روترها هم می‌توانند از قدرت‌های متفاوتی برخوردار باشند. افراد نمی‌توانند از یک مودم و روتر قدیمی انتظار داشته باشند تا دسترسی فوق‌العاده‌ای را در اختیارشان قرار دهد. بهتر است که کاربران برای محل‌های مختلف وای‌فای‌های مناسبی را تهیه کنند تا از پس انتظارات کاربران محیط برآید.

۵- پهنای باند: بعضی اوقات نیز ایراد از دستگاه روتر و مودم نیست. پهنای باند و ظرفیت سرعت اینترنت کاربران نیز تأثیر بسیاری در پردازش و سرعت اینترنت دارد. برای مثال اگر تمامی کاربران یک خانه، به‌صورت همزمان، تماس تصویری برقرار کنند این امر باعث کاهش سرعت چشمگیری در اینترنت خانگی آن‌ها می‌شود. مدیریت میزان استفاده و زمان انجام امور مختلف برای WiFi نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

دانستن شرایط تأثیرگذار بر روی سرعت و عملکرد WiFi بسیار ضروری است، اما می‌توان گفت که این امر به تنهایی کافی نیست. کاربران در صورت تمایل به افزایش کیفیت پردازش WiFi خود بهتر است از اقداماتی که باعث بهبود قدرت عملکرد وای‌فای‌ها می‌شوند نیز مطلع باشند. در ادامه به ۱۰ راه مؤثر در افزایش کیفیت وای‌فای اشاره می‌کنیم.

انتخاب محلی مناسب برای روتر WiFi

روتر‌ها در همه‌جا عملکرد مناسبی از خود نشان نمی‌دهند. برای شروع، کاربران بهتر است از قرار دادن روتر خود در کنار وسایل آهنی و وسایلی که بر روی موج‌های الکترومغناطیسی تأثیر منفی می‌گذارند خودداری کنند. وسایل دیگر مانند شیشه، چوب، پلاستیک و مقوا نیز می‌توانند فرکانس‌های وای‌فای را منحرف کنند. افراد باید در نظر داشته باشند که تقریباً تمام ساختمان‌ها نیز از چهارچوب‌های آهنی ساخته می‌شوند، در نتیجه هر محلی به اندازه خود تأثیر منفی بر روی روتر‌ها دارد.

بدترین مکان برای قرار دادن دستگاه‌ها، آشپزخانه است. در این محل تمامی وسایل مانند مایکروویو، اجاق گاز و ماشین‌های ظرف‌شویی بر روی پردازش WiFi تأثیر می‌گذارند. همچنین بهتر است کاربران زیاد نزدیک به امواج الکتریکی قرار نگیرند، از این رو بهتر است برای ایجاد فاصله و همین‌طور پخش شدن امواج به‌صورت مناسب، روتر‌ها را بالاتر از سطح زمین در محلی مرکزی قرار داد.

 

 

بروزرسانی مداوم مودم‌ها

افرادی که اخبار دنیای فناوری را دنبال می‌کنند، می‌دانند که آمار حمله‌های اینترنتی بسیار افزایش یافته است. بسیاری از این حمله‌ها در صورت بروز بودن روتر‌ها امکان‌پذیر نبود. وقتی یک بدافزار از ایرادات مودم با خبر می‌شود، می‌تواند به راحتی پهنای باند آن را اشغال کند. حتی اگر خبری از بدافزار‌ها و حملات اینترنتی نباشد، یک روتر بروزرسانی شده از نمونه قدیمی عملکرد بهتری را به خود اختصاص می‌دهد.

برای بروزرسانی مودم‌ها افراد باید روش‌های ذیل را به ترتیب اجرا کنند:

کاربر باید مرورگر را باز کرده و به روتر خود متصل شود.

پس از اتصال به مودم، فرد باید آدرس IP روتر خود را در مرورگر وارد کند.

سپس با وارد کردن اطلاعات در بخش‌های Admin Username و Password داخل بخش مدیریت شود.

در این مرحله کاربر باید به دنبال قسمت Firmware Update و یا Router Update بگردد.

پس از یافتن بخش مذکور، برنامه به دنبال آخرین بروزرسانی موجود برای روتر می‌گردد و در صورت وجود نسخه جدید آن را روی دستگاه فرد نصب می‌کند.

برخورداری از آنتن‌های موج گیر قدرتمند

اکثر روتر‌ها از آنتن‌های کوچک و ضعیفی برخوردارند. این شاخک‌های کوچک تنها می‌توانند دریافتی مطابق با ۴ دسیبل داشته باشند، در حالی که افراد به نمونه‌هایی با حداقل ۱۰ دسیبل نیاز دارند. برای افزایش وسعت دسترسی وای‌فای، کاربران بهتر است دست به خرید آنتن‌های قوی با قدرت دسیبل بالاتر بزنند.

جلوگیری از هدر رفتن انرژی وای‌فای

این روز‌ها رمزگذاری قوی وای‌فای‌ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. از آن‌جایی که افراد همواره به سرعت WiFi تکیه دارند، تعداد سوءاستفاده‌گران از یک سرویس رایگان وای‌فای نیز افزایش یافته است. کاربران باید حتماً از رمز‌های قدرتمند برای سرویس WiFi خود استفاده کنند تا فرد دیگری انرژی وای‌فای‌شان را کاهش ندهد.

یک رمز عبور قدرتمند برای سرویس WiFi از ویژگی‌های زیر برخوردار است:

کاربران باید از حروف بزرگ و کوچک، اعداد و علائم نگارشی در رمز عبور خود استفاده کنند.

اشخاص نباید رمز‌های ساده مانند ۱۲۳۴۵۶ را بر روی سرویس خود بگذارند.

هر رمز باید حداقل متشکل از هشت حرف باشد، چراکه رمز‌های کوتاه به‌راحتی توسط برنامه‌های مختلف تشخیص داده می‌شوند.

کاربران باید توجه داشته باشند که از هیچ اطلاعات شخصی، مانند تاریخ تولد، نام و شماره تلفن همراه برای رمزگذاری استفاده نکنند.

افراد باید رمزی منحصربه‌فرد داشته باشند که معنی خاصی را به خود اختصاص نمی‌دهد. بهتر است که اشخاص این رمز را بر روی کاغذ نیاورده و در صورت لزوم از برنامه‌های مدیریت رمز استفاده کنند.

تهیه دستگاه‌های افزایش دهنده قدرت وای‌فای

دستگاه‌هایی با عناوین مختلف مانند توسعه دهنده وای‌فای و یا گسترش دهنده WiFi وجود دارند که رفتاری مشابه را از خود نشان می‌دهند. این دستگاه‌ها با دریافت سیگنال وای‌فای آن را مجدداً بارگیری کرده و شبکه‌ای جدید را توسعه می‌دهند. در واقع این شبکه، یک شاخه از وای‌فای مرکزی است که داده‌ها را به اشتراک می‌گذارد. این دستگاه‌های کوچک می‌توانند به راحتی همانند یک روتر عمل کنند و قدرت آن را افزایش دهند. این وسایل برای مکان‌هایی مناسب هستند که روتر مرکزی دسترسی مناسبی به آن‌ها ندارد.

منبع :افکار نیوز

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار

 

مجتبی عابدینی بازدید : 5 سه شنبه 30 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

همزمان با هفته میراث فرهنگی، لوح ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی در گیلان با حضور رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، معاون توسعه مدیریت استانداری مدیرکل حفاظت از محیط‌زیست استان در سالن همایش‌های موزه میراث روستایی گیلان رونمایی شد.

خبرگزاری فارس -سعیده اسدیان: وارد جنگل هیرکانی که می‌شوید با موزه‌ای طبیعی مواجه خواهید شد که تابش نور خورشید و وزش باد لابه‌لای برگهای درختان آن شما را میخکوب می‌کند.

جنگلی پیر اما استوار که عنوان «بازمانده دوران سوم زمین‌شناسی و عصر یخبندان» را از آن خود کرده و به افتخاری برای ایران تبدیل شده، میراثی که پس از کش و قوس های فراوان، سرانجام در 14 تیرماه 98 با تائید کارشناسان IUCN در چهل و سومین اجلاس یونسکو، به عنوان دومین میراث طبیعی ایران بعد از کویر لوت در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.

مسعود حلاج‌پور مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان در این مراسم اظهار کرد: ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی که بخش عمده‌ای از آن در گیلان قرار دارد، در تیرماه سال 98 در چهلمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان اعلام شد. حدود دو میلیون هکتار از این جنگل‌ها در ایران به‌ ویژه شمال کشور قرار دارد و ثبت جهانی این اثر ارزشمند در فهرست میراث جهانی اقدامی مناسب برای حفظ زیست‌بوم و گردشگری طبیعی است.حالا همزمان با هفته میراث فرهنگی، لوح ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی در گیلان با حضور رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، معاون توسعه مدیریت استانداری مدیرکل حفاظت از محیط‌زیست استان در سالن همایش‌های موزه میراث روستایی گیلان رونمایی شد.

وی افزود: سه سایت از جنگل‌های هیرکانی شامل لیسار تالش، گشت رودخان فومن و سیاه‌رود رودبار به‌عنوان مناطق حفاظتی تلقی و هیچ‌گونه دخالت انسانی در آن انجام نخواهد شد و به‌عنوان جاذبه‌های طبیعی گیلان محسوب خواهند شد.

نام هیرکانی از کجا آمد؟

اروپایی‌ها در گذشته نام قدیم گرگان را هیرکان می‌نامیدند که در مرکزیت گنبدکاووس بود و بخش‌هایی از سمنان، مازندران و مناطق اطراف آن را دربرمی‌گرفت، این واژه بعدها به گرگان تبدیل شد که دربرگیرنده دشت و خلیج گرگان بود، در واقع می‌توان گفت جنگلهای هیرکانی نام قدیمی همین منطقه و گرگان بوده است.

رمضانعلی قائمی مدیر پایگاه ثبت جهانی جنگل های هیرکانی در استان گلستان که 34 سال سابقه کارهای اجرایی و تحقیقاتی و تألیف کتاب‌های متعدد در ارتباط با محیط‌زیست را دارد، وی در دو دوره رئیس پارک ملی گلستان بوده و طی سال های گذشته بسیاری از پارک های ملی حفاظت شده دنیا از جمله هند، نپال و اروپا را دیده است.

وی درباره ثبت جهانی هیرکانی به خبرنگار فارس گفت: پارک ملی گلستان یکی از قدیمی‌ترین پارک‌های ملی در مناطق حفاظت‌شده ایران است که شاید بتوان از آن به عنوان اولین منطقه حفاظت‌شده کشور یاد کرد، این منطقه مساحتی در حدود 91 هزار و 895 هکتار دارد و سالهاست که مورد حفاظت قرار گرفته و امکانات حفاظتی در این منطقه دایر است.

پارک ملی گلستان از جمله ذخایر زیست کره جهان محسوب می‌شود

قائمی با بیان اینکه پارک ملی گلستان از جمله ذخایر زیست کره جهان محسوب می‌شود، افزود: منطقه سیاه‌رود افراتخته دارای ویژگی‌های خاصی مانند وجود جنگل های سرخدار است، جنگل های سرخدار در سطح جهان مساحت اندکی را به خود اختصاص می‌دهد و در ایران نیز بزرگترین لکه که به صورت یکجا وجود دارد، در منطقه علی‌آباد استان گلستان است و یک لکه آن حدوداً 200 هکتار است و200 هکتار دیگر در مجاورت این منطقه قرار دارد که در مجموع 400 هکتار می‌شود.

وی در خصوص جنگلهای سرخدار ایران گفت:‌ این لکه از جنگل های سرخدار در ایران بزرگترین هستند، ممکن است سایر کشورها مساحت بیشتری از درختان سرخدار را داشته باشند اما به صورت پراکنده است، این در حالی است که ایران 200 و در مجموع 400 هکتار به صورت انبوه و یکجا از درختان سرخدار را دربرمی‌گیرد که می‌توان گفت کمتر نقطه‌ای در دنیا چنین وسعتی را به صورت یکجا از درختان سرخدار در خود دارد.

مدیر پایگاه ثبت جهانی جنگل های هیرکانی در استان گلستان گفت:‌ بخشی از این منطقه چند سال پیش تحت عنوان منطقه حفاظت‌شده ابربالادست تحت حفاظت قرار گرفت و در زمره مناطقی بود که قابلیت این را داشت که به عنوان میراث طبیعی ایران برای ثبت جهانی معرفی شود.

 آتش سوزی‌های سالانه در پارک ملی گلستان

قائمی در خصوص اینکه آیا این مناطق در معرض آتش‌سوزی قرار می‌گیرند یا نه، گفت: در نواحی مربوط به سیاه‌رود افراتخته به دلیل مراقبت‌های ویژه‌ای که می‌شود آتش‌سوزی رخ نداده است و به دلیل وجود درختان سرخدار، برخی از این مناطق ممنوعیت‌هایی دارند که بیشتر تحت مراقبت قرار می‌گیرند و افراد عادی نمی‌توانند به آن ورود پیدا کنند.

وی افزود: این در حالی است که در پارک ملی گلستان هر ساله شاهد آتش‌سوزی‌هایی هستیم که به دلیل وجود جاده آسیایی و بی‌مبالاتی برای روشن کردن آتش جهت پخت و پز و کارهای دیگر صورت می‌گیرد اتفاق می‌افتد، زیرا بعضی از افراد ممکن است آتش را خاموش نکنند و این آتش به نقاط دیگر سرایت کند که در نتیجه شاهد آتش‌سوزی در مناطق مختلف هستیم.

 

امتیازات ثبت جهانی هیرکانی

قائمی به امتیازات ثبت جهانی جنگل های هیرکانی در فهرست میراث طبیعی اشاره کرد و افزود: قطعاً حالا و با ثبت این منطقه نه تنها ردیف اعتباری خاص برای حفاظت از اینجا از سوی دولت درنظر گرفته می‌شود، بلکه اسم این مناطق با تمام زبان‌های زنده دنیا در عرصه بین‌المللی مطرح خواهد شد و در تمام سایت‌های جهانی قرار می‌گیرد که می‌تواند به لحاظ گردشگری و برخی فعالیت‌های زیست‌محیطی نتایج درخشانی را به همراه داشته باشد.

انتهای پیام/

منبع :فارس

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار

 

مجتبی عابدینی بازدید : 19 سه شنبه 30 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

حسین‌کاظم‌پوراردبیلی نماینده ایران در اوپک یا به عبارت دیگر صندوقچه اسرار فروش نفت ایران درگذشت.

 به گزارش خبرنگار گروه آخرین اخبار روزنامچه دوبار امکان مصاحبه با او را داشتم، بار اول پیش از برگزاری اجلاس کشورهای صادرکننده گاز بود و از بلندپروازی‌هایش برای تشکیل اوپک‌گازی می‌گفت که هر چند تشکیل شد اما اهداف مد نظر وی را محقق نکرد. باری دیگر روایت خاطرات و خطرات، صحنه‌های سینمایی و اعجاب‌برانگیزی از فروش نفت ایران در دوران جنگ، سربسته تعریف می‌کرد و می‌گفت زمانش برسد می‌گویم. نمی‌دانم نوشته است یا رازهایش را با خود برد،  

مدافع قراردادهای بیع‌متقابل در دولت خاتمی بود و در پاسخ به اعتراضات به نگارنده گفت:"۱۸ سال به اسم مبارزه با استکبار به ارتجاع باج دادیم صدای کسی درنیامد"؛ اشاره اش به پارس جنوبی بود، میدان مشترک گازی میان ایران و قطر، میدانی که سال‌های طولانی قطر تنها بهره‌برداری آن بود و در دولت خاتمی با سرمایه‌گذاری سنگینی با حضور شرکت‌های داخلی و خارجی ایران دست به کار برداشت گاز از این میدان شد و همین امر سبب شد صداهای مخالف گوشخراش شود، می‌گفتند "خوردید و بردید"، کاظم‌پور با همان خونسردی همیشگی‌اش می‌گفت: می‌ترسند عقب‌ماندگی ما جبران شود و برداشتمان به قطر برسد.

او از انفجار هفتم تیر جان سالم به در برد، آن روز در قامت وزیر بازرگانی قرار بود گزارشی درباره تورم بدهد، دردی که هنوز اقتصاد ایران به آن دچار است. از وی به عنوان طراح شگردهای خاص فروش نفت در دوره جنگ یاد می‌شود. هر چند هنوز با گذشت ۳۱ سال از پایان جنگ این شگردها اعلام نشده اما یادم هست یکی از شیوه‌های فروش را فروش نفت روی کشتی در آب‌های آزاد اعلام می‌کرد

او با سنی کمتر از ۳۰ سال وزیر بازرگانی شد و اگر دستور جلسه ۷ تیر ۶۰ تغییر نمی‌کرد، ۳۹ سال باقی را فرصت زندگی نمی‌یافت.

درست در روزهای اوج قیمت نفت، به دستور نوذری، وزیر وقت نفت درخواست بازنشستگی کرد و رفت. خودش درست چند روز پیش از ترک ساختمان وزارت نفت در طالقانی گفت: با نفت ۶ دلاری آمدم و با نفت ۱۲۶ دلاری می‌روم.

روزهای رفتنش همزمان بود با سر و صدای به پا شده زیر علم « مافیای نفتی» بحثی بی حاصل و ابتر در دولت نهم چرا که هیچ گاه اسامی مافیای نفتی از جیب هیچ کدام از مدعیان، حتی رییس جمهور وقت بیرون نیامد. در پاسخ به این سئوال که استعفای اجباری‌تان ربطی به موضوع مافیای نفتی دارد یا نه گفته بود: "من نمی‌توانم در این باره اظهارنظر کنم. من که نمی‌توانم بگویم جزو مافیا هستم یا  نیستم. کسانی که چنین اتهاماتی مطرح می‌کنند باید روشن و شفاف از دلایل و اسناد آن یاد کنند. به‌نظر من شما باید دنبال پاسخ این پرسش باشید که چه دلیلی متوجه این تغییر بوده ودیگرانی جز من باید پاسخ شما را بدهند.  پس از ورود دوباره زنگنه به وزارت نفت، در سخت‌ترین شرایط تحریم نفتی وارد میدان شد. کاظم‌پور در زندگی‌اش هیچ‌گاه ثبات نفتی را به چشم ندید، زمانی چشم از جهان فروبست که ایران برای دومین بار در دهه ۹۰ شمسی با تحریم‌های نفتی روبروست و این چنین شد که رازهای نفتی ایران با کاظم‌پور به خاک سپرده شد.

زهرا علی‌اکبری

منبع :خبرآنلاین

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان

 

مجتبی عابدینی بازدید : 1 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

خانه‌های همیشه تمیز و دستمال‌کشیده اینستاگرامی، زن و شوهرهایی که همیشه در بهترین حالت خودشان هستند. بچه‌هایی که شانه موهای‌شان به هم نریخته ‌و خانه را کثیف نمی‌کنند و میزهایی که همیشه شبیه یک مهمانی چیده ‌شده ‌است. اما زندگی رنگی‌رنگی سوئیت‌هوم‌ها و بلاگرهای اینستاگرامی از کجا می‌آید و از جان کاربران چه می‌خواهد؟.

«سوئیت‌هوم(Sweet Home)» در لغت به معنای خانه شیرین است. اما بسیاری از کاربران اینستاگرامی به عنوان پسوند نام کاربری خود از آن استفاده کردند تا اینکه این نوع کاربران به سوئیت‌هوم‌ها مشهور شوند. کاربرانی که هر روز عکسهای رنگی زیبایی از خانه و زندگی و اعضای خانواده‌شان در حالت‌های مختلف منتشر می‌کنند. آنها بیشتر روزمره نویسان اینستاگرامی هستند که هر بار خلاصه فعالیت‌های چند وقت اخیرشان را با تمام جزئیات به مخاطب تعریف می‌کنند. از قصه آشنایی با همسرشان و خاطرات عاشقانه‌شان می‌گویند. درباره فرزندشان و بارداری و زایمانشان می‌رسند. نکات خانه‌داری و خرید زیادی را به مخاطباشان می‌آموزند و از تک تک لحظه‌هایشان عکس‌های خوشرنگ و لعاب دارند و در اینستاگرام پست می‌کنند. این فعالان روزمره نویس و بی‌سروصدای اینستاگرامی آنقدر پرطرفدارند که می‌توان در میانشان کاربران 750 هزارتایی هم پیدا کرد. کاربرانی که ساده و بی سروصدا به نظر می‌رسند اما مثل یک سلبریتی سینمایی ذهن‌های زیادی را به خودشان مشغول می‌کنند. در ظاهر بی‌خطر هستند اما شامل افسردگی‌های زیادی شده‌اند. اما در این صفحات چه می‌گذرد؟ و از مخاطب چه می‌‌خواهند؟

خوش به حالت خانم رنگی‌رنگی

به گزارش گروه آخرین اخبار روزنامچه با آغاز دهه 90 و رایج شدن گوشی‌های هوشمند تلفن همراه، اینستاگرام نیز پایش به گوشی‌های موبایل باز شد. شبکه اجتماعی عکس محوری که افراد در آن از لحظه‌های خوبشان عکس می‌گذاشتند اما اینستاگرام آنقدر مهم شد که فعالیت در آن فراتر از سرگرمی رفت. کاربران تلاش می‌کردند هر روز تصویر بی‌نقص‌تر و شاد‌تری از زندگی خود بگذارند و یکجورهایی این شادی و بی نقصی را به رخ دیگران بکشند. به مرور در میان این صفحات رنگی‌رنگی و جذاب اینستاگرامرهایی رشد کردند که تصویرهای منتشر شده از آنها جذاب‌تر از باقی بود و توانستند با داشتن دنبال کنندگان بیشتر تبدیل به سلبریتی‌های این شبکه اجتماعی شوند. آنها به خوبی توانسته بودند که چطور، چگونه و چه تصویر و چه محتوایی را از خودشان منتشر کنند که خواهان بیشتری داشته باشد و مخاطب برایش سر و دست بشکاند و حتی تلاش کند او نیز شبیه آنها زندگی و رفتار کند و در سطح افراطی‌تر لوازم خانه او را تهیه کند و حتی در خیالاتش خودش را جای او بگذارد.

دلدادگی‌های اینستاگرامی روزبه روز بیشتر شد تا جایی که اگر کامنت‌های این صفحات را باز کنید پراست از پیام‌های طرفدارگونه و خوش به حالت گفتن‌هایی‌هایی که نشان از محبوبیت زیاد اینستاگرامرها و سوئیت‌هوم‌های رنگی دارد. «من دیشب خواب شما را دیدم.»«صفحه شما حال مرا خوب می‌کند.»«کاش من هم می‌توانستم مثل شما زندگی کنم.»«شما یک زن همه چیز تمام هستید.»«من زندگی شما را الگوی خودم قرار دادم» اما کاربران نمی‌دانستند همه چیز در قاب مربعی اینستاگرام خلاصه نمی‌شود و همه آنچه که می‌بینند واقعی نیست. برای همین تلاش‌هایشان برای شبیه شدن به اینستاگرامری که دنبال می‌کنند بی‌نتیجه خواهد بود. چون آنها تنها شاهد یک برش یا به اصطلاح یک اسلایس از کیک بزرگ زندگی اینستاگرامرها بودند. اصطلاحی که بعدها رایج شد. زندگی اسلایسی! بلاگرها نیز در اینستاگرام رشد قارچ‌گونه‌ای داشتند. در عصر رسانه و دیجیتال، در زمان وبلاگها و صفحات شخصی اینترنتی، افرادی وجود داشتند که به طور تخصصی درباره محصولات مختلف حرف می‌زدند و نظرات مثبت و منفی‌شان را به اصطلاح بلاگ می‌کنند. به این افراد در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی بلاگر می‌گویند.

چرا من نمی‌توانم مانند شما زندگی کنم؟

با پرطرفدار شدن صفحات رنگی‌رنگی، صاحبان آنها نیز قدرت زیادی پیدا کردند آنها توانسته بودند به سادگی چند عکس محبوبیت زیادی بین مخاطبان اینستاگرام پیدا کنند. آنها را به چالش‌های مختلفی دعوت کنند. دورهمی برگزار کنند و یک رابطه تعاملی قدرتمند بسازند. از همین رو رسانه‌‌های رسمی نیز به این سلبریتی‌های مجازی حسابی روی خوش نشان دادند و در حوزه‌های مختلف بسته به نوع فعالیت‌شان با آنها مصاحبه گرفتند و تحویلشان گرفتند. دختری که حیاط منزلش طرفداران زیادی در اینستاگرام پیدا کرده بود، یا زنی که نوع خرید جهیزیه‌اش برای مخاطبان جذاب بود و آنها هربار درباره برند و فروشگاه لوازم خانگی‌اش از او می‌پرسیدند پایش به مجلات دکوراسیون منزل راه یافت تا در رسانه‌های رسمی نیز خودش را نشان دهد. برخی از آنها که به صورت خانوادگی با همسر و کودکشان فعالیت می‌کردند به عنوان خانواده تراز و موفق به تلویزیون راه یافتند و مهمان برنامه‌‌های خانوادگی شدند تا مهر تاییدی بر فعالیت‌هایشان شود و این مخاطب بود که هر روز حسرت زده به آنها نگاه می‌کرد که چطور یک مادر می‌تواند در یک سطح باورنکردنی به تحصیل و کار و مادری و خانه‌داری‌اش برسد؟ چطور خانه‌اش با وجود داشتن فرزند همیشه مرتب است، ته قابلمه‌هایش سیاه نمی‌شود. وقت دارد هفته‌ای یک کتاب بخواند. با کودکش هر هفته شهربازی برود و همیشه لباس‌هایش با همسر و فرزندش هماهنگ و ست باشد؟ پس چرا او و همسرش هرچه می‌دوند به این زندگی رویایی نمی‌رسند؟ آیا آنها زندگی کردن را بلد نیستند؟

زنان خانه‌دار آرامش بخش یا زنان خانه‌دار حسرت سوز

چندی قبل یک دکتر فعال رسانه‌ای در صفحه اجتماعیش خطاب به خانمی که از این زیبایی تصنعی گله کرده بود از سوئیت‌هوم‌ها و زنان رنگی‌رنگی اینستاگرامی دفاع کرد. او در حرفهایش با این مضمون توضیح داد که آنها دوست داشتند به جای شاغل بودن که به نظرش مردانه است خانه‌دار باشند و فضای آرامشبخش‌تری را نسبت به سایرین برای همسر و فرزندانشان انتخاب کنند و حالا دوست دارند این فضا را با کاربران اینستاگرام تقسیم کنند که نه تنها آنها خطرناک نیستند بلکه می‌توانند زنان الگویی باشند. این دکتر رسانه‌ای هنوز در نیافته‌بود که فعالیت آنها نه تنها آرامشبخش نیست بلکه دارد آرامش را از مخاطبان می‌گیرد. نشان دادن زندگی همه‌چیز تمامی که از عهده مخاطبان بر نمی‌آید. آنها تبدیل به افسانه‌هایی شده بودند که واقعی نبودند و فقط بلد بودند که خودشان را واقعی نشان دهند. در واقع آنها رو به دوربین زندگی می‌کردند و شغلشان نشان دادن این فضای آرامشبخش به مخاطبان بود. مثل کسی که شغلش تمیز کردن و چیدن یک دکور باشد تا در تصویر واقعی به نظر برسد. بله باید هم به مخاطبان این گزارش و هم به آن دکتر رسانه‌ای گفت که بله بسیاری تصاویر اینستاگرامی واقعی نیستند و حتی آنها عکاسان خودشان را دارند و اینستاگرامرها در بسیاری از موارد بابت کتابی که معرفی می‌کنند، ظرفی که در آن غذا می‌خورند، لباسی که می‌پوشند و آتلیه‌ای که برای سالگردها و تولدهایشان می‌روند و حتی آرایش موهایشان پول گرفته‌اند و یا رایگان دریافت کرده‌اند چون قرار است تبلیغ آن را برای مخاطب انجام دهند. مخاطبی که در حسرت آن می‌سوزد و برای به دست آوردن چیزی تلاش می‌کند و می‌خواهد پول بپردازد که اینستاگرامر آن را مفت به دست آورده‌است.

کودکان رنگی و خوش تیپ یا همان کودکان کار اینستاگرامی

تا به حال چندبار بعد از دیدن عکس‌های اینستاگرامی به خودتان گفته‌اید آیا واقعا من مادر خوبی هستم؟ آیا من همسر خوبی هستم؟ آیا من خوشبخت هستم؟ این سوالات چرا در ذهن مخاطب این شبکه اجتماعی شکل می‌گیرد؟ در اینستاگرام مامی بلاگرهای زیادی وجود دارد که هر روز عکسهای رنگی و جذابی از کودکشان منتشر می‌کنند. کودکی که همیشه تمیز و مرتب است. بالغانه رفتار می‌کند و ژست‌های زیبایی در عکس‌ها دارد. در این پست‌ها کامنتهای زیادی را شاهد خواهید بود که زنان حتی سوالات روانشناسی، پزشکی‌شان را از این مادران می‌پرسند. مردان زیادی را می‌بینید که پای این پست کامنت گذاشته‌اند:«خوش به حال همسرتان با این تربیت فرزند!»«کاش همسر من هم از شما یاد بگیرد.» آن‌ها واقعا حسرت می‌خورند چون نمی‌دانند بسیاری از کودکان سرحال و مرتب در تصویر ابزار درآمدزایی خانواده‌شان هستند. دقیقا مانند یک کودک کار واقعی! آنها ساعت‌های زیادی به جای بازی کردن باید با والدینشان از این آموزشگاه به آن آموزشگاه بروند تا تبلیغ یک موسسه آموزشی رقص، موسیقی، نقاشی و یا هرچیز دیگر را بکنند. تند و تند بی‌جهت حمام بروند و لباس‌های مختلف بپوشند و ساعت‌های در آتلیه‌ها ژست بگیرند چون قرار است لباس‌ها و اجناسی که توسط خانواده رایگان گرفته شده را تبلیغ کنند. اما مخاطب خیال می‌کند مامی‌بلاگر واقعا از روی مادری و استعدادیابی فرزندش را به این آموزشگاهها فرستاده یا از روی محبت توی آتلیه از او عکس می‌گیرد. باید گفت بله آن‌ها بی‌اغراق کودکان کار مجازی هستند که از بدو تولد برای تبلیغ به کار گرفته می‌شوند. حتی مراسم تولدشان پر است از چیزهایی که باید با دانه‌دانه‌ش عکسهای خوب بگیرند و شما روبروی یک پیام بازرگانی محض نشسته‌اید. حتی در مواردی شاهد هستیم که کودک برای تبلیغ باید نریشن بلندی را حفظ کند و به کمک مادرش رو به دوربین بگوید. یا کودکی عکسش در کنار تبلیغ یک مطب لیزر برای ترمیم یکی از اعضای ممیزی بدن است!

مدهای ساختگی که پولشان از جیب مخاطب می‌رود

در یکی از موارد با تولد کودکی در اینستاگرام روبرو شدیم که علاوه بر یک تم تولد بسیار گران‌قیمت و لباس‌های مجلسی مادر و فرزند، دخترانی با پوشش بسیار برهنه شبیه به پری دریایی هالیوودی در کف اتاق پذیرایی به شکل عجیبی دراز کشیده‌اند تا دکور مراسم یا عکس‌های تولد کودک باشند. با پیگیری شرکت برگزار کننده تولد متوجه شدیم این دختران به صورت ساعتی کرایه دارند و به عنوان دکور در تولد‌ها حاضر می‌شوند هزینه این تم تولد انسانی و جاندار قیمت چندمیلیونیست اما صاحب تولد برای تبلیغ همه آنها را رایگان گرفته‌است. مامی‌بلاگر در حال مد کردن چیز گران‌قیمتی است که خودش آن را رایگان گرفته و مخاطبی که با او ارتباط احساسی گرفته‌است گمان می‌کند حالا که چنین چیزی وجود دارد نکند در صورت انجام ندادنش برای کودکش کم گذاشته‌است. در واقع او بی‌‌آنکه بداند دارد هزینه تولد کودکی اینستاگرامی را از جیب خودش می‌دهد. در یک مورد اطلاع رسانی با مادرانی روبرو شدیم که ابتدا اهانت می‌کردند و برچسب دروغگویی می‌زدند اما چندی بعد با خواهش و التماس می‌خواستند که به فعالیتشان حتی به شکل عکس‌های شطرنجی اشاره نشود. چون اقوامشان از این موضوع خبر ندارد و آبرویشان می‌رود.

استوری‌های میلیون‌تومانی، زایمان‌های رایگان

عطش مفت‌بری بلاگرها تا مطب پزشکان هم ادامه دارد. یکی از پزشکان زنان و زایمان می‌گوید سر و کله آنها در مطب آنها هم پیدا می‌شود. چون بعد از بارداری به پزشکان مراجعه می‌کنند و می‌خواهند در ازای اینکه بعد از زایمان عکس و نام پزشک و بیمارستان را در صفحه اینستاگرامشان می‌گذارند هزینه‌های ویزیت، بستری و زایمان همگی برایشان مجانی تمام شود. او گله داشت که متاسفانه پزشکانی هستند که این کار را برایشان انجام می‌دهند و باعث شده بقیه نیز بخواهند همین رویه را پی بگیرند. این در حالیست که پول دریافتی یک متخصص زنان و زایمان برای انجام عمل پر‌ریسک سزارین حدود یک میلیون و 300 هزارتومان است. اما یک بلاگر برای یک استوری تبلیغی به طور متوسط 1 تا 5 میلیون تومان می‌گیرید. این در حالیست که طبق برخی گزارشات برخی از بلاگرها تا 27 میلیون تومان نیز برای یک تبلیغ اینستاگرامی دریافت می‌کنند. گله‌ای که امروز بسیاری از پزشکان دارند این است که بعد از سالها ریاضت و درس و تخصص نیازمند این هستند که یک اینستاگرامر شاید دانشگاه نرفته تبلیغشان کند.

قدرت مجازی اینستاگرامرها روز به روز در حال پیشرفت است. برندهای مشهور نیز به خوبی دریافته‌اند که برای تبلیغ های محصولاتشان  اینستاگرامرهای رنگی‌رنگی حسابی به کارشان می‌آید. از همین جهت است که شرکت‌های بزرگی مانند سامسونگ به جای آنکه پول درشتی به یک سلبریتی سینمایی برای تبلیغ تلفن همراه تازه واردشان کنند. با یک چهارم آن مبلغ می‌توانند از 250 اینفلوئنسر و بلاگر موثر در اینستاگرام بخواهند کافیست چندعکس با تلفن همراهشان بگیرند و اسم شرکت را تگ کنند. ارتباط دوسویه‌ای که هر دو سمت ماجرا سود خودشان را می‌برند.

وقتی بلاگرها اخاذی می‌کنند

قدرت بلاگرها با افزایش طرفدارانشان روز به روز بیشتر شده‌است. طوری که برای طرفدارانشان اسم می‌گذارند و آنها را به چالش‌های مختلفی دعوت می‌کنند و آنها را به کارهای مختلفی دعوت می‌کنند. برایشان قرعه‌کشی و جایزه می‌گذارند و حسابی قربان صدقه‌شان می‌روند. اما کسی حواسش نیست که بلاگرها چرا باید قربان صدقه چندصدهزار آدمی بروند که نمی شناسند. تک‌تک صفحاتی که مخاطب به درخواست اینستاگرامر مورد علاقه‌اش فالو می‌کند در اینستاگرام قیمت‌های چند صدمیلیونی دارد. کامنت مخاطبان باعث بالا رفتن فعالیت‌های صفحه و در نتیجه کمک بزرگی به بالا رفتن فالوئرهای آنان است. برای همین گاهی قدرت بلاگرها از کنترل برندهای تجاری خارج می‌شود و تبدیل به نوعی اخاذی می‌شود به طوریکه به گفته برخی صاحبان برند آنها مراجعه می‌کنند و می‌گویند یا این جنس را به من رایگان بده یا در صفحه‌ام از تو بدگویی می‌کنم و آن وقت فالوئرها و همدستانم را به جانت می‌اندازم.

بلاگری شغل مبتنی بر شبکه اجتماعی‌ست و تنها حیاتش به آن بستگی دارد و شاید بتوان گفت نوعی شغل کاذب است. اما در همه جای دنیا بلاگرها تخصص‌های خودشان است. اما در میان اینستاگرامرهای ایرانی می‌بینیم که بابت تبلیغ قرنیز دیوارشان و یا توالتشان فیلم‌های تبلیغاتی پر می‌کنند چون همه آنها را رایگان گرفته‌اند و حالا باید در صفحه در موردش صحبت کنند. کاری که کمتر کسی حاضر است انجام دهد و عزت نفسش را تا این حد پایین بیاورد.

وقتی شب‌ها صفحه سوئیت‌هوم‌ها را چک می‌کنم؛ گریه‌ام می‌گیرد

وقتی برای اولین بار درباره سوئیت‌هوم‌ها و عکس‌های تصنعی رنگارنگشان در اینستاگرام صحبت کردیم. پیام‌های زیادی دریافت کردیم که در ابتدا گمانمان نمی‌رفت آنها تا این حد به زندگی هوادارانشان نفوذ کرده باشند. مادر جوانی پیام داد هر روز صفحه یکی از سوئیت‌هوم‌ها را چک می‌کرده تا ببیند او چه کار کرده‌است و تلاش می‌کرد خودش را مطابق او تنظیم کند. اما نه فرزندش و نه همسرش هیچکدام مانند همسر آن اینستاگرامر نبودند و در این باره زجر می‌کشید. چون می‌خواسته مانند آن خانم رنگی‌رنگی هر روز سفر و تفریح باشند و همه این نداشتن‌ها را از چشم همسرش می‌دیده‌است. افراد زیادی پیام دادند که با اینکه تازه وسیله‌های خانه‌شان را خریدند از آنها بدشان می‌آید. خانمی پیام داد شب‌ها قبل از خواب صفحه‌هایشان را چک می‌کرده و به اصطلاح خودش زار زار گریه می‌کرده‌است که چرا او نمی‌تواند چنین زندگی داشته باشد و این بهم ریختگی طوری‌ست که موجب پرخاش به شوهر و فرزندش هم شده‌است. وقتی به او گفتیم اگر بدانی واقعی نیست بازهم حسرتش را می‌خوری؟ گفت نمی‌دانم اما می‌دانم فقط می‌خواهم چنین زندگی داشته باشم. مادری که یک نوجوان دختر داشت پیام داد که دخترش دقیقا در اینستاگرام زندگی می‌کند. علاقه زیادش به یکی از اینستاگرامرها باعث شده خودش را با او تطبیق بدهد. اینستاگرامری که حجاب ندارد. نماز نمی‌خواند اما روزه می‌گیرد. او انقدر غرق اینستاگرامرها شده که می‌گوید زندگی ایده‌آل یعنی ازدواج کنی و بعد بلافاصله طلاق بگیری تا آزادی کامل داشته باشی و هرکار دلت خواست انجام دهی. خانم دیگری پیام داد مادر شوهرش آنقدر غرق زندگی‌های رنگی اینستاگرامرهاست که مدام به خانه‌داری و جهیزیه عروسش سرکوفت می‌زند. پیام‌های زیادی گفته‌اند با دنبال کردن سوئیت‌هوم‌ها به وسواس و نظم افراطی افتادند و حتی از تفاوت خریدها  سطح زندگیشان به افسردگی رسیده بودند. تا اینکه یک روز برای آرامش همه آنها را آنفالو می‌کنند.

اما یک سوال؛ این جملات تا کجا ادامه داشتند؟ آرامش چند زندگی تحت تاثیر سوئیت‌هوم‌ها به هم ریخته بود؟چند نفر افسردگی گرفته‌اند؟

وقتی بلاگری پولساز است چرا درس بخوانم؟

آیا ضربه سوئیت‌هوم‌ها و بلاگرها تنها در افسردگی و حسرت زدگی مخاطبانشان خلاصه می‌شود؟ یا اینکه ترویج مصرفگرایی نیز یکی‌دیگر از آثار مخرب سوییت‌هوم‌ها در فضای اینستاگرام است؟ باید گفت ضربه اصلی سوئیت‌هوم‌ها در این موارد که به تنهایی مهم و مخرب هستند خلاصه نمی‌شود. به جامعه‌ای فکر کنید که درآمد بلاگرها و سوئیت‌هوم‌هایش بسیار بیشتر از پزشکان، صنعتگران و فرهیختگان است. وقتی استوری 15 ثانیه‌ای یک بلاگر چندبرابر درآمد عمل جراحی سزارین یک پزشک متخصص زایمان است که سالهای زیادی را صرف علم آموزی کرده‌است. نوجوانان آن جامعه برای آینده‌شان به چه چیزی فکر می‌کنند؟ وقتی می‌شود با عکسهای رنگی و یک اکانت اینستاگرام حسابی پولدار و پرطرفدار و البته پرقدرت شد؛ آیا نوجوانان آن جامعه  در روزهایی که اقتصاد در شرایط خوبی نیست دیگر رغبتی به درس خواندن  و تلاش دارند؟ یا اینکه تلاششان را می کنند که یک بلاگر اینستاگرامی شوند؟ برای همین است طبق شنیده‌ها برخی مردان مطیعی که در لا‌به‌لای عکس‌ها می‌بینید شغلشان را رها کرده‌اند و تبدیل به آکساسوار عکس‌ها شده‌اند.

بلاگرها می‌توانند مفید باشد و به معرفی محصولات و استارتاپ‌ها کمک کنند .اما نیاز به سروسامان دادن جدی از سوی نهادهای ذی‌ربط دارند. شاید اگر سامانه هایی باشند که به کسب و کار های نوپا کمک کنند و از سوی نهاد های مرتبط حمایت های تبلیغاتی شوند قدرت بلاگر ها و اینستاگرامر ها تا حدی  فروکش کند . با این حال فضای فعلی به سر و سامان دادن جدی نیاز دارد. و نیازمند آن است که با تعیین ضوابط و قوائد مشخص بلاگرها قابل کنترل شوند. چون این بی سروسامانی باعث شده بلاگر‌ها در ازای مفت‌بری و دریافت پول،‌ کالاهای غیرمفید و یا تبلیغات پرخطر فرهنگی داشته باشند.

گروه خانواده؛ عطیه‌همتی

منبع :فارس

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار

 

مجتبی عابدینی بازدید : 4 سه شنبه 23 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

 

 

 

فرازهای این دعا عبارت است از: ۱- در نگاه روشن شب زنده داران ۲- دلی ز«بارقه» روشن ۳- «تن» در خدمت «جان»

أَللّـهُمَّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أَسْحارِهِ وَ نَـوِّرْ فـیهِ قَـلْبی بِضیـآءِ أَنْـوارِهِ

وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضآئی اِلَی اتِّباعِ آثارِهِ بِنُورِکَ یا مُنَـوِّرَ قُـلُوبِ الْعارِفینَ.

در نگاه روشن شب زنده داران

اگر لذّتِ ترک لذّت بدانی
دگر لذّت نفس، لذّت نخوانی

هزاران در، از خلق، برخود ببندی
گرت باز باشد دری آسمانی

سفرهای عِلوی کند مرغ جانت
گر از چنبر آز، بازش رهانی

چنان می روی، ساکن و خواب درسر
که می ترسم از کاروان، بازمانی

نصیحت همین است جان برادر
که اوقات، ضایع مکن، تا توانی

کاروانی از نور، روان است، به سرعت برق می گذرد، به تابندگی خورشید، به سرشاری چشمه ساران، به برکت رمضان... و فقط یک «لحظه» بیداری، کار عمری را می سازد، و یک «آن» توجّه، برکتهای سالیان را به همراه دارد.

آنچه لازم است، «توجّه» است، و هشیاری!

«انتباه» است و بیداری و درک «لحظات اللّه».

گرفتن آن برق های معنوی، و نفوذ دادن در رگهای جان است و عمل کردن به رهنمود قرآنی که: «وَبِالأسحارِ هُم یَستَغفِرُونَ».[۱]

سحرهای رمضان، همه برکت است.

«برکت»، یعنی خیرفراوان و نیکی جاودان،

«برکت»، ارزشهای ماندگار است،

آنکه خواب را در دیدگانش می شکند و چند مشت از آب بیداری به صورت می زند، خواب را از چشم خویش گرفته، و بیداری را در آن می نشاند، آشنای با برکات سحرگاهی است.

آنکه کام را با یاد خدا شیرین می کند و دل را با ذکر حق، آرامش می بخشد و صورت را در برابر پرتو معارف قرآن و معنویات رمضان می گیرد، و دست و زبانش را خدایی می کند،

آنکه از بستر گرم و نرم خواب ناز برمی خیزد،

و شب تار را، با زمزمه مناجات، با نوای نیایش، با فروغ دیدار، با روشنایی حضور...روشن می کند، او، به برکات سحر دست یافته است.

چنین سحرخیزی، اراده اش تقویت می گردد، از روزمرّگی می رهد و عادت هر روزه را می شکند.

«برکات اسحار» چه می خواهی باشد؟!

اگر آن «تنبّه» و هشیاری را داشته باشی، سحرهای رمضان، همه نور است و همه ضیاء، و بنده، مفتون جلوه اللّه است و سرگشته جذباتِ حق!

مشتاق تو در کویت، از شوق تو سرگردان
از خلق خدا گشته، خرسند به خلقانها

از سوز جگر چشمی، چون حلقه گوهرها
وز آتش دل گاهی، چون رشته مرجانها

دلی ز«بارقه» روشن

بی شک، رمضان، ماه نور و روشنایی است.

ماه تجلّی بیشتر خداوند بر کائنات، ماهی است که «شب قدر» را در دامن دارد. شبی که بیداردلان بیدار دیده، طاعتی افزون تر و نیایشی عاشقانه تر دارند.

شبی که بصیران، آن را «زنده» نگه می دارند، با یاد خدا، با مناجات و دعا، با تلاوت قرآن، با نماز شب، با اشگ، با خون، با سوختن، گداختن، رفتن، رسیدن، وصال!

در شبها و سحرهای این ماه نورانی، لحظه ها تابندگی خاصّی دارند، زبان ها، عطر «ذکر» دارند و بوی «خدا» می دهند. دستها، بوی تسبیح دارند و استغفار و «مصحف».

باید دل را به روی این خورشید گرفت، باید دریچه ای از جهان نور به تاریکخانه قلب گشود، باید شوق پرواز داشت و فیض دیدار را آرزو کرد، باید قلب را از آلودگیهای کبر، منیّت، خودخواهی، هوی پرستی، هوس رانی، کینه توزی، غرور و ریا، پاک کرد، تا جلوه هایی از تواضع، خداجویی، اخلاص، عفو، عبودیّت، خشیت و خشوع، خوف و رجا و خضوع، بر آن بتابد.

چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی

در فراز دوّم نیایش امروز، از خداوند «نورانیّت قلب» را خواسته ایم.

آری...قلب هم تیره می شود، از «گناه»،

تاریک و بی فروغ می شود... از «غفلت»

سرد و ظلمانی می شود...از «نفس پرستی».

از دیگر سو، «روشندلی»، موهبتی است بزرگ که اگر خدا لطف کند و دست نوازش بر سر بنده بکشد و بارقه ای از فروغهای جاودان و ابدی حیات و معنویّت بر دلش بتاباند، همه عمر زنده گردد، به حیاتِ آدمیّت!...

و عجیب دنیایی است دنیای «دل»، با ویژگیها و اوصاف عجیب! دل آزرده، دلسوخته، دل آشفته، دل آگاه، دلبسته، دل افسرده، دلشکسته، دلشاد، دلخوش، دلخون، دلداده، دل مرده، دلتنگ، دل گرفته و...

همچنین تنگدل، سنگدل، تیره دل، روشندل، پاکدل، بیماردل، شوریده دل، سیه دل، بیداردل، خرّم دل، و...[۲]

این ترکیبات ادبی، نشان دهنده دنیای شگفت و تو در توی قلب انسان است. چه خوب که انسان توفیق یابد از تیره دلی به روشندلی برسد، و از دلمردگی، به زنده دلی، و از بیماردلی به بیداردلی...

آری...نور قلب، با آگاهی است، با بصیرت و معرفت است، با یقین و ایمان است، با اطمینان و ذکر است.

«تن» در خدمت «جان»

سوّمین خواسته امروز، آن است که تمام اعضاء و جوارح، در استخدام «برکات سحر» و فروغ رمضان باشد و این، در صورتی میسّر است که:

«زبان» بر گفتن حق و یاد خدا و ترک زشتی ها بگردد،

«گوش» راهی برای ورود حکمت، به خانه دل شود،

«چشم»، به روی حرام و ناروا بسته باشد،

«پا»، به سوی ناروا و گناه نرود،

«دست» به ستم گشوده نگشته و به حرام دراز نشود،

«شکم»، انبار حرام و کانون حرص نگردد،

چه چیزی جز «تقوا» و پرهیزکاری می تواند رعایت این حقوق را در اعضا و اندام تضمین کند؟!

هریک از اعضا بر ما حقّی دارد و ما موظّفیم به رعایت آنها.

اگر لحظه ای دست و پا و چشم و گوش و زبان را به حال خود رها کنیم و زیرپوششی از خداترسی و حفاظی از ایمان و نگهبانی از «خوف» قرار ندهیم، همین اندام و اعضا که می توانند عامل رشد و وسیله سعادت گردند، به ابزار تباهی و اسباب سقوط تبدیل می گردند و به قول معروف:

به جای آنکه قاتق نان شوند، قاتل جان می گردند و به جای آنکه بسازند، می سوزند، و به جای آباد کردن، ویران می کنند و به جای «عروج» دادن، به «هبوط» و «سقوط» می کشند.

رمضان یک راه رشد است و سحرها، یک چراغ راهنماست.

دعاها، عامل رشد و نمازها، وسیله قرب است.

شب زنده داری ها، احیاگر جان است و «کفّ نفس»ها، عامل بالندگی اراده در جهت خدایی و دور شدن از وادی حیوانیت.

از خداوند بخواهیم، بار دیگر و چندبار، که نسبت به برکتهای سحرها، بیداری عطا کند و از فروغ این ماه بر دلهایمان بتاباند و اعضایمان را در استخدام پیروی از آثار این برکت ها و فروغهای جاودانه، بکار گیرد، از خدایی که نور است، و روشنی بخش دلهای عارفان است.

یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده

در راه خود، اوّل زخودم بی خود کن
خود چوشدم، زخود به خود راهم ده

منابع:

[۱] ـ ذاریات، آیه ۱۸.
[
۲] ـ در حدیث است: چشم بی اشک نشانه قساوت دل است و قساوت دلهم پیامد گناه است: ما جَفّتِ الدُّمُوع اِلاّ لِقَسوَةِ القُلوبِ و ما قَسَتِ القلوبُ الاّ لِکثرةِ الذّنوب میزان الحکمه، ج ۵ ص ۲۳۹.
* برگرفته از کتاب «سینای نیاز؛ شرح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان» به قلم نویسنده

.

 

منبع :خبرآنلاین

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار

 

مجتبی عابدینی بازدید : 4 شنبه 20 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

 

 

«بُرساق» و «دستور قاضی» از شیرینی های لذیذ و اصیل منطقه ایوانکی است که بسیار ساده و با مواد اندک تهیه می شود و می تواند در ماه رمضان جایگزین خوبی برای زولبیا و بامیه باشد.

میراث غذایی در ایران مثل گره‌های یک فرش زربافت ابریشمی است، نمی‌توانید بگویید که خوزستان بهترین است یا سیستان و بلوچستان بدترین، هر جایی در ایران فرهنگ، غذا و سوغات مخصوص خود را دارد، هرچند تاکنون گام های زیادی برای به رخ کشیدن میراث غذایی ایران برداشته شده اما هنوز فرهنگ غذایی، سوغات، شیرینی ها و به طور کلی میراث غذایی در بسیاری از شهرهای ایران ناشناخته باقی مانده است.

خیلی اشتباه است اگر فکر کنیم که تمام جذابیت سفر به بازدید از جاذبه‌ های تاریخی وفرهنگی محدود می‌ شود، درست است که باید در طول سفر از جاده لذت برد و از معاشرت با مردم محلی و تماشای فرهنگ و آداب و رسوم آن ها و خرید سوغاتی و یادگاری غافل نشد اما امتحان کردن غذاهای محلی به تنهایی می تواند هدف یک سفر باشد.

ژاپن در سال 2012 غذایی به نام «واشوکو» را به فهرست میراث فرهنگی جهان در یونسکو پیشنهاد داد و استدلال خود را درباره این پیشنهاد چنین عنوان کرد که خوراک و پخت و پز ژاپنی در انطباق با محیط طبیعی بوده و همیشه با احترام به طبیعت توسعه یافته است اما در این میان میراث غذایی استان های مختلف ایران با وجود تنوع بسیار بالا و منحصر به فرد بودن بسیاری از غذاها و شیرینی ها، نه تنها در یونسکو پذیرفته نشده بلکه حتی هنوز در رستوران ها و شیرینی فروشی های داخلی هم حضور محسوسی ندارد.

تجربه «ته چین گرمساری» در ماه رمضان

یکی از جاهایی که نه تنها میراث غذایی آن، بلکه جاذبه های تاریخی و فرهنگی اش نادیده گرفته شده و چندان به آن پرداخته نمی شود، «گرمسار» است.

منطقه ای در غرب استان سمنان و 95 کیلومتری تهران که به خربزه‌های شیرین و صاداراتی، محصولات لبنی خالص، انار و رب انارش معروف است و گلیم بافی اش هم طرفداران زیادی در بازارهای جهانی دارد و به دلیل جاذبه های زیادی همچون کوه اژدها، کویر ریگ جن، قله کلرز، تونل نمکی گرمسار، امامزاده سلطان شاه نظر و کاروانسرای قصر بهرام گردشگران زیادی را به سمت خود می کشاند.

در رژیم غذایی مردم گرمسار، غذایی سنتی و محلی تهیه و طبخ می‌شود که به ته‌چین (ترچین) گوشت گرمسار شهرت یافته، در واقع این غذا نوعی چلو گوشت بومی با طعمی لذیذ و شگفت‌انگیز است که شیوه طبخ متفاوتی دارد و شما می توانید در این روزها که در خانه مانده‌اید و ماه مبارک رمضان هم از راه رسیده سحر یا افطار، خودتان را به یک غذای محلی و بومی دعوت کنید و مهمان طعم ها و رنگ ها در این غذا شوید.

برای تهیه این غذا گوشت سردست گوسفند را به صورت تکه های بزرگ برش داده و در ظرفی بزرگ با پیاز خورد شده، گوجه فرنگی، سیب زمینی حلقه شده و ادویه هایی همچون دارچین، نمک، فلفل، زردچوبه، هل و گرد غوره فراوان به همراه نصف لیوان روغن مخلوط می کنند.

به برنج در حال جوش به مقدار دلخواه رشته پلویی اضافه می کنند، ته قابلمه را روغن و زعفران زده و سیب زمینی می چینند و سپس یک سوم برنج و رشته را ریخته و تمام مواد را روی برنج می چینند، دوباره باقی برنج را اضافه کرده و روی آن زعفران می ریزند و به روش دم، برنج را طبخ می کنند.

در همسایگی گرمسار هم منطقه ای واقع شده که به شیرینی های خوشمزه اش معروف است، دهستانی به نام ایوانکِی که بیش از 4 هزار سال قدمت دارد و به نام شاراکس شناخته می شده اما به دلیل رفت و آمد زیاد دربار کیانیان بعد از مدتی به ایوان کِی (ایوانِ کِی خسرو و کِی کاووس) تغییر نام داد.

این شهر کوچک در مسیر جاده سنگ‌ فرش ابریشم، قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین جاده سنگ‌ فرش جهان قرار داشته و طی سال های اخیر وجود شهرک های صنعتی باعث گسترش آن شده و قله قوچ، منطقه گردشگری بهورد، کاروانسرای تاریخی ایوانکی، تپه حسن و ... از جاذبه های گردشگری آن به شمار می رود.

جایگزین هایی برای زولبیا و بامیه

شیرینی‌ها و نان‌های خانگی این منطقه عطر و طعم زیادی دارد که در میان آنها می توان به حلوا جوز اشاره کرد، نوعی دسر یا شیرینی که با شیره انگور، آرد برنج و مغز گردو تهیه می شود و جزو لذیذ‌ترین و محبوب‌ترین حلواها با طعمی متفاوت است.

بُرساق و دستور قاضی هم از شیرینی های لذیذ و اصیل منطقه ایوانکی است که بسیار ساده و با مواد اندک تهیه می شود و می تواند در ماه رمضان جایگزین خوبی برای زولبیا و بامیه باشد، چرا که میزان قند مصنوعی در آن خیلی کمتر از سایر شیرینی هاست و به دلیل طبخ ساده اما طعم هیجان انگیزی که دارد می توان آن را در لیست شیرینی های محبوب قرار داد.

پروانه مشیری درباره شیوه تهیه این شیرینی ها به خبرنگار فارس گفت: «این شیرینی محلی از سوغاتی های پرطرفدار ایوانکی هستند که به دلیل طبخ آسان و مواد اولیه ساده ای که دارد به راحتی می توان آن را در خانه تهیه کرد

وی افزود: «در تهیه بُرساق باید 2 قاشق غذاخوری مایه خمیر را با یک لیوان آب مخلوط کرد و منتظر ماند تا مایه خمیر به عمل بیاید، سپس 4 لیوان آرد الک شده را در ظرفی بزرگ ریخته و مایه آمده شده را به همراه یک لیوان روغن جامد به آن اضافه کرده و مخلوط می کنیم تا جایی که خمیر به دست نچسبد.

نیم ساعت به خمیر استراحت می دهیم و بعد به اندازه یک نارنگی کوچک از خمیر برداشته و به آن مدل می دهیم، در روغن سرخ می کنیم و پس از خنک شدن روی آن پودر قند می ریزیم و با پودر پسته تزئین می کنیم

مشیری ادامه داد:« تهیه دستور قاضی هم فقط به آرد و تخم مرغ نیاز دارد و فکر می کنم به دلیل مواد ساده و پخت ساده تر، انتخاب مناسبی برای سفره های افطار باشد

وی گفت: «برای تهیه این شیرینی هم دو عدد تخم مرغ را در ظرفی شکسته و آرد را تا جایی که خمیر لطیف و نرمی به ما بدهد اضافه می کنیم، این خمیر نیاز به استراحت ندارد، به همین جهت بلافاصله کف میز کار را آردپاشی کرده و خمیر را با وردنه پهن می کنیم و با چاقو برش های نامنظم می دهیم، در روغن سرخ می کنیم و روی آن پودر قند می ریزیم

با توجه به اینکه امروزه گردشگری غذا به یکی از جاذبه های گردشگری مورد توجه تبدیل شده، اگر بعد از کرونا مسافر گرمسار شدید، در کنار گشت و گذار و بازدید از جاذبه های تاریخی این استان، کامتان را مهمان چشیدن غذاهای محلی کنید و برای سوغات هم به سراغ شیرینی های محلی ایوانکی بروید.

 

منبع :فارس

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، مجله خبری ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار

 

مجتبی عابدینی بازدید : 4 شنبه 20 اردیبهشت 1399 نظرات (0)

 

 

همه مردم وضعیت جهانی را مشاهده می‌کنند و هم وضعیت داخل کشور را شاهد هستند و احتیاج به استدلال و منطق ندارد. به عبارتی، همان‌طور که حوزه سلامت در چالش قرار دارد و ضرورت دارد برای این بخش برنامه‌ریزی و مدیریت صورت گیرد، در حوزه اقتصادی نیز چنین شرایطی را داریم. در این شرایط، اولویت با بخش سلامت است، اما سلامت اقتصادی نیز اهمیت دارد.

به گزارش روزنامچه در حال حاضر برای برون‌رفت از این وضعیت این سوال مطرح است که چه باید کرد؟ من طرح ۵ پیشنهادی در این خصوص دارم: تمهیل، تسهیل، تکریم، تبدیل و تجمیع. در رابطه با تمهیل واقعیت این است که وضعیت اقتصادی کشور بعد از کرونا و حین کرونا، فورس‌ماژور است و شرایط غیرمترقبه است. این شرایط غیرمترقبه نه‌تنها برای ایران که برای کل جهان وجود دارد. جهان اقتصادی بعد از کرونا و حین کرونا با یکدیگر تفاوت دارد و ساماندهی آن بهم ریخته است. نتیجه چنین وضعیت این شده که نفت حدود ۲۰دلار شده و خیلی از شرکت‌ها منحل و بسیاری از شرکت‌ها در حال تعطیلی هستند. در عین حال، بورس‌های جهانی سقوط کرده است. در حال حاضر بزرگ‌ترین رکود تاریخی بعد از سال ۲۰۰۸ در جهان اتفاق افتاده است.

در حوزه داخلی نیز مجموعه شرایط نشان می‌داد که در حوزه بازرگانی تلاش‌هایی که در حوزه تجارت شده بود تا کالاها در یک ماه آخر سال به فروش رود، برهم خورد و امکان انجام تعهدات امکان‌پذیر نیست. به عبارتی، ما با سیل عظیم چک‌های برگشتی روبه‌رو خواهیم بود و همچنین با سیل عظیم برگشت کالاها از واحدهای توزیع‌کننده مواجه می‌شویم. دعاوی زیادی نیز در قوه‌قضاییه ایجاد خواهد شد.

در شرایط فورس‌ماژور باید همه روابط اقتصادی (رابطه بانک‌ها با مردم، رابطه تولیدکننده با مصرف‌کننده، رابطه بستانکار با بدهکار و...) تغییر کند و همه باید به یکدیگر مهلت دهند. بنابراین در همه حوزه‌های اقتصادی، شرایط مهلت‌دادن باید سامان پیدا کند. برای مثال، قوه‌قضاییه یک مسوول دارد و می‌تواند دعاوی را ۶ ماه به تاخیر بیاندازد. مجلس نیز باید مصوبه‌ای برای تمهیل داشته باشد و بانک‌ها باید طلب‌های خود را به تاخیر بیاندازند. یک‌سری از این اقدامات صورت گرفته و بخشی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

در برخی رشته‌های شغلی افراد اساسا شغل خود را از دست داده‌اند. برای مثال، افرادی که در رستوران‌ها کار می‌کردند یا در کارهای خدماتی و حمل‌ونقلی بودند و همچنین بناها و شاگردهای مغازه‌ها، حاشیه‌نشین‌های شهرها و...، محل درآمدی خود را از دست داده‌اند. در این‌جا دولت باید امکان پرداخت وام‌های بلاعوض داشته باشد. البته اقداماتی دولت در این خصوص داشته و بیمه‌های بیکاری را پرداخت خواهد کرد، اما در حجم این مجموعه نیست، چون احتمال دارد تا ۶ ماه دیگر درآمدی نداشته باشند. به این گروه باید با کرامت و حفظ شئونات کمک مالی شود؛ نه این‌که وام داده شود.

از سوی دیگر، واحدهای تولیدی و به خصوص واحدهای کوچک و متوسط هم برای ادامه تولید و تامین مواداولیه و پرداخت دستمزد نیاز به کمک مالی دارند و هم در قالب تقاضا با مشکل مواجه هستند، چراکه مردم باید قدرت خرید داشته باشند تا کالای تولیدکنندگان را بخرند. دولت البته ۷۵ هزار میلیارد تومان برای این موضوع اختصاص داده است. تسریع در این کار باید اتفاق بیفتد.

همه این وظایفی که عنوان کردم، تمهید، تسهیل و تکریم نیاز به بودجه دارد. دولت در شرایطی که درآمدهای نفتی‌اش به حداقل رسیده و درآمدهای مالیاتی‌اش با مشکل مواجه است، با مشکل تامین بودجه روبه‌رواست. دولت بودجه را از راه تبدیل می‌تواند تامین کند.

بنا به گفته مسوولان دولتی، ۱۸هزار هزار میلیارد تومان دارایی داریم که در اختیار دولت است که منجمدشده است. همچنین حدود ۵۰ درصد دارایی بانک‌ها منجمد و همین‌طور بلااستفاده مانده است. مجموعه دارایی‌های منجمد را باید تبدیل به دارایی‌های روان و جاری کرد تا بتوان مشکلات را حل کرد. در عین حال، حجم نقدینگی‌ای که در کشور وجود دارد که بیش از ۲ هزار هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود که اگر این رقم به بخش تولید هدایت شود، می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند و این کار هم با سیاست تبدیل قابل حل است.

در خصوص سیاست تجمیع هم باید بگویم که ما در سطح اقتصادی کشور، آورده‌های بزرگی را داریم که همه همگن نیستند. یعنی آورده سرمایه اجتماعی بالا داریم، گروه‌هایی با سلایق و روحیه‌های مختلف وجود دارد.

در شرایط بحران اقتصادی باید تمام توان کشور جمع شود و همه در جهت رفع مشکل دست به یکی کنند. هر کاری که باعث تفرقه یا عدم استفاده از امکانات به صورت جمعی باشد، مضرر است. یعنی مسایل کشور به‌گونه‌ای است که باید هر چه در توان داریم، در مسیر حل مشکل قدم برداریم. لازمه این کار این است که اقتصاد را از سیاست‌زدگی جدا کنیم. یعنی قطب قطب کردن جامعه در حوزه اقتصاد بزرگ‌ترین آفت است. باید همه دست به دست هم دهند و با وحدت در مسیر حل مشکل گام برداند.

یحیی آل‌اسحاق

* رییس اسبق اتاق بازرگانی تهران

 

منبع : خبرآنلاین

پا نوشت : خبرگزاری فارس ، تسنیم ، خبرآنلاین، خبرگزاری مهر، روزنامچه ، آخرین اخبار، اخبار ایران، آخرین اخبار ایران، اخبار جهان ، اخبار

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 34
  • بازدید کلی : 298